مجله اینترنتی سرگرمی من | fun4me.ir
سرویس اندیشه جوان ایرانی؛ بخش شعر و ادبیات:. شاعر: احسان محسنی فر. سلام ای ماه شیدایی محرم. محیط حُسن و زیبایی محرم. علمدار رثا و نالهای تو. ظهور تام غمهایی محرم. ز بس که عالم آرایی محرم. گلستان غمی، بستان اشکی. غمت باشد تماشایی محرم. سفیر غربت و حزن و عزایی. تو دردی، تو مداوایی محرم. نزول کعبۀ غمها تویی تو. مه معراج دلهایی محرم. تجلیگاه عشقی و حقیقت. تو شهر الله عظمایی محرم. بقای دین ز فیض و برکت توست. اساس زهد و تقوایی محرم. بهار گریه بر مظلوم هستی. ازل تا حشر بر پایی محرم. به سوز
ادامه مطلب ...سرویس اندیشه جوان ایرانی؛ بخش شعر و ادبیات:. نویسنده: محمد حنیف. ابتدا باید و رسانهی رادیو و تلویزیون و خصوصیات آن دو را بشناسیم تا بتوانیم در مورد تعامل قصهگویی و رسانه سخن بگوییم. باید به یادداشت که قصهگویی به صورت حضوری، تجربهای است که پیشرفتهترین فنآوریها هم نمیتواند جای آن را پر کند، زیرا قصهگو و مخاطب هر دو در یک زمان به آفرینش دو جانبه دست مییابند، آفرینشی که به قول چمبرز بر اساس کلمهها و تخیل بنا شده است. علاوه بر این، بسیاری مخالف اطلاق لفظ قصهگویی بر قصهگویی رادیویی و تلویزیونی هستند، آنان بر این اعتقادند که به قصهگویی
ادامه مطلب ...سرویس اندیشه جوان ایرانی؛ بخش شعر و ادبیات:. شاعر: محسن عرب خالقی. هلال ماه محرم سلام حال شما. نگاه کن که مرا کشته خال شما. اگر درست بگویم تمام شبها را. کنار سفره اشکیم با خیال شما. نه یک شب و دو سه شب بلکه یازده ماه است. نشستهام که شود رؤیت جمال شما. تو ماه نورسی و قبل سال شصت و یکم. ندیده بود کسی قامت هلال شما. هر آن زمان که بگریی زمان باران است. که وقت گریه بود ابر دستمال شما. چه خوب میشود امسال را تمام دهه. تو روضهخوان شوی ما هم از قبال شما. که دیدهای چه به روز خیام آوردند. تمام گریه شوم از نگاه حال شما. /ج.
ادامه مطلب ...سرویس اندیشه جوان ایرانی؛ بخش شعر و ادبیات:. شاعر: علی اکبر لطیفیان. با احتیاط لالهی ما را پیاده کن. عباس جان، سه سالهی ما را پیاده کن. با احتیاط بار حرم را زمین گذار. زانو بزن وقار حرم را زمین گذار. با احتیاط تا که نیفتد ستارهای. میترسم آنکه گیر کند گوشوارهای. چشم مخدرات به سمت نگاه تو. دوشیزگان محترمه در پناه تو. با حوریان رفته به زیر نقابها. یک لحظه روبرو ن��دند آفتابها. این حوریان عزیز خدایند و بس، همین. این دختران کنیز خدایند و بس، همین. این دختر علی ست که بالش شکستنی است. ناموس اعظم است و وقارش شکستنی است. از این به بعد ماه حرم آفت
ادامه مطلب ...سرویس اندیشه جوان ایرانی؛ بخش شعر و ادبیات:. شاعر: سید رضامؤید. در بیابان بلا کعبه غم پیدا شد. اولین منزل صحرای قدم پیدا شد. زین سفر مقصد ما کرببلا بوده و هست. کربلا قبله ارباب کرم پیدا شد. ای به احرام دل سوخته محرم شدگان. بارها را بگشایید حرم پیدا شد. گفت زینب چه زمینی است خدایا که از آن. لرزه بر اهل دل و جان حرم پیدا شد. تا در این دشت نهادیم قدم دردل ما. رنج و اندوه بلا از پی هم پیدا شد. /ج.
ادامه مطلب ...سرویس اندیشه جوان ایرانی؛ بخش شعر و ادبیات:. شاعر: حبیب الله چایچیان (حسان). در شب پر شور عاشورا ، به دشت کربلا. تا سحر ، بیدار و شادانند اصحاب حسین. صوت قرآن و ، نماز است و ، مناجات و دعا. روشنایی بخش آنان ، نور مهتاب حسین . گفت با خویشان و با اصحاب خود آن شب امام. چون که فردا ، روبرو با لشگر دشمن شوم. جز شهادت نیست راه دیگری در این قیام. دوست دارم ، کشته در این راه ، تنها من شوم. هر که میترسد ز جان خود ، درین جنگ شدید. خیز و ، در پرده شب ، گیرد اکنون راه خویش. هر که میخواهد که فردا ، همرهم گردد شهید. عهد بندد با خدایش ، در دل آگاه خویش. یک
ادامه مطلب ...سرویس اندیشه جوان ایرانی؛ بخش شعر و ادبیات:. شاعر: قاسم نعمتی. بوی غم بوی جدایی بوی هجران میرسد. کربلا آغوش خود واکن که مهمان میرسد. ناقهام در گل نشسته چارهای کن یا حسین. دیر اگر آیی کنارم بر لبم جان میرسد. حاجی زهرا ، علم کن خیمههایت در منا. زین عطش آباد بوی عید قربان میرسد. خاک سرخ این بیابان بوی مادر میدهد. گوش کن آوای محزون حسین جان میرسد. گو فرات بی مروّت اینقدر هوهو مکن. کودک ششماههای با کام عطشان میرسد. کمتر از ده روز دیگر بی برادر میشوم. روزگار عشق بازیها به پایان میرسد. در همان لحظه که ترکیب رخت پاشد زهم. از حرم زینب به
ادامه مطلب ...سرویس اندیشه جوان ایرانی؛ بخش شعر و ادبیات:. شاعر: علی انسانی. راه ما طی گشت و در این دشت مأوا میکنیم. بار در منزل رسید و خیمه برپا میکنیم. این زمین بازار و کالا و جان و ما سودا گریم. جان خود یکروزه با جانانه سودا میکنیم. خصم خواهد قامت ما خم ولی غافل از آنک. ما دوتا تنها قد خود پیش یکتا میکنیم. در همین وادی به روی دست ما با تیر کین. شیرخواری جان دهد ، ما هم تماشا میکنیم. روز عاشورا که پرپر میشود گلهای عشق. بس تماشایی بود ، دعوت ز زهرا میکنیم. گر خیام آتش بگیرد ، کودکی گر گم شود. نعش او آخر به زیر خار پیدا میکنیم. /ج.
ادامه مطلب ...سرویس اندیشه جوان ایرانی؛ بخش شعر و ادبیات:. شاعر: اسلام اسلامی کیاسری. لحظهای که خاک را زندان آدم گفتهاند. کربلا را بادبان کشتی غم گفتهاند. در حصار خون و آتش چشمهای آسمان. روز مرگ عشق را میلاد ماتم گفتهاند. شوق آزادی میان آتش بیداد سوخت. لحظههای مرگ غیرت را محرم گفتهاند. بس که میگریم به یاد شهر عاشورایتان. اشکمان را کوچهها باران مبهم گفتهاند. ای شکوه سبز بعد از رفتن تو خاکها. کوفیان را وارثان ابن ملجم گفتهاند. /ج.
ادامه مطلب ...سرویس اندیشه جوان ایرانی؛ بخش شعر و ادبیات:. شاعر: غلامرضا سازگار. اینجا بهشت سرخ بدنهای بی سر است. اینجا نگارخانهی گلهای پرپر است. اینجا منا و مشعر و بیت الحرام ماست. اینجا حریم قرب شهیدان داور است. اینجاست قتلگاه شهیدان راه حق. اینجا مزار قاسم و عباس و اکبر است. اینجا به جای جامهی احرام ما به تن. زخم هزار نیزه و شمشیر و خنجر است. اینجا دو طفل زینبم افتد به روی خاک. اینجا به روی سینهی من قبر اصغر است. اینجا برای پیکر صد چاک عاشقان. گرد و غبار کرب و بلا مشک و عنبر است. اینجا چو آفتاب سرم بر فراز نی. بر کودکان در به درم سایه گستر است. اینجا
ادامه مطلب ...سرویس اندیشه جوان ایرانی؛ بخش شعر و ادبیات:. نویسنده: عباس سرافرازی (1). منبع:راسخون. چکیده. در دورهی صفوی با اهمیتی که فرهنگ و زبان فارسی و هستی و هویت ایرانی پیدا کرد، توجه به شاهنامه و رواج فرهنگ و هویت ناشی از آن، گسترش بسیاری یافت. یکی از مسائلی که در آن تحول قابل توجهی به وجود آمد، رواج اسامی شاهنامهای در دورهی صفوی بود، با توجه به اینکه صفویان اولین دولت ملی پس از سقوط ساسانیان در ایران بودند، استفاده از اسامی ایرانی توسعه پیدا کرد، در این دوره پنج گروه اسامی را میتوان تشخیص داد که ریشه در فرهنگ اسامی شاهنامهای دارد. گروه اول: اسا
ادامه مطلب ...سرویس اندیشه جوان ایرانی؛ بخش شعر و ادبیات:. شاعر: علی ناظمی. ای دل محرم آمده وقت عزا شده. ماتم میان چشم همه موج می زند. چشمان گریه چشمۀ شور و شفا شده. ما اهل روضه زنده به بوی محرمیم. دل های ما حسینیه ی کربلا شده. بازار و کوچه ها همه با گریه آشناست. هر جا گذر کنی غم عظمی به پا شده. دستی که وقف روضه شده سینه می زند. مرهم به زخم سینۀ خیر النسا شده. صاحب عزای مجلس ارباب مادر است. با دست های فاطمه هیئت بنا شد. /ج.
ادامه مطلب ...سرویس اندیشه جوان ایرانی؛ بخش شعر و ادبیات:. شاعر: حاج غلامرضا سازگار. ای هلال ماه خون، خونجگر آورده ای. سوزدل فریاد جان اشک بصر آورده ای. با قدخم گشته خود بر فراز آسمان. ازهلال دختر زهرا خبر آورده ای. بهر عاشورائیان هر سال شوری داشتی. ای عجب امسال شور بیشتر آورده ای. آتش و خاکستر وکعب نی و زخم زبان. از برای عترت خیرالبشر آورده ای. بردل فرزند زهرا تیر داری درکمان. یا برای اصغرش تیر دگر آورده ای. آب می بندی برای عترت خیرالبشر. یا برای دامن طفلان شرر آورده ای. داغها بگذاشتی بر قلب مجروح حسین. باز می بینم بر او داغ پسر آورده ای. درکنار علقمه از
ادامه مطلب ...سرویس اندیشه جوان ایرانی؛ بخش شعر و ادبیات:. شاعر: محسن عرب خالقی. در این دیار هوای نفس کشیدن نیست. برای هیچ پری فرصت پریدن نیست. خدا به داد دل لاله های تو برسد. به ذهن این همه گلچین به غیر چیدن نیست. هزار سرو روان در پی ات روانه شدند. بلند قامتشان حیف قد خمیدن نیست!. در این کویر خود ساقی آب می گردد. برای نو گل تو وقت قد کشیدن نیست. لطیف ت ز گل یاس کودکان تو اند. که حقشان به دل خارها دویدن نیست. به التماس بگویم بیا که بر گردیم. دل لطیف مرا تاب زخم دیدن نیست. /ج.
ادامه مطلب ...سرویس اندیشه جوان ایرانی؛ بخش شعر و ادبیات:. شاعر: مرحوم تمکین کرمانشاهی. فتاده شورش محشر به دشت کربلا امشب. دل آل علی باشد به محنت مبتلا امشب. ز یکسو مادری نالان ، به یکسو کودکی گریان. کشند از سوز دل افغان به دشت کربلا امشب. به یکسو کودکی مه وش ، ز بی آبی نموده غش. ز آه تشنگان آتش ، گرفته ماسوی امشب. نشسته زینب اطهر ، گرفته کودکان در بر. فشاند، خون ز چشم تر ، به صد شور و نوا امشب. ز سوز سینه طفلان ، شده چشم ملک گریان. دل اهل ولا نالان بود در این عزا امشب. ابوالفضل آن مهین سرور ، علمدار است بر لشگر. برادر را بود یاور به دشت نینوا امشب. بود مامو
ادامه مطلب ...سرویس اندیشه جوان ایرانی؛ بخش شعر و ادبیات:. شاعر: سید رضامؤید. نه تنها جان خود را هدیه بر درگاه آوردم. الها هر چه دارم من به قربانگاه آوردم. نه تنها یک گلستان لاله دارم بهر پژمردن. کنارش یک نیستان ناله جانکاه آوردم. حسینم من حسینم آفتاب روز عاشورا. که در این آسمان هم اختر و هم ماه آوردم. بود حجاج را در کعبه یک قربان ولیکن من. خلیل عشقم و چندین ذبیح الله آوردم. پی تکمیل عاشورای خونینم خداوندا. زاکبر تا به اصغر جمله را همراه آوردم. /ج.
ادامه مطلب ...سرویس اندیشه جوان ایرانی؛ بخش شعر و ادبیات:. نویسنده: ابراهیم کنعانی (1). سیاوش، یکی از محوریترین شخصیتهای شاهنامه است؛ به طوری که یک سوم شاهنامه به سیاوش و داستان او اختصاص دارد. سیاوش، با شخصیت رازناک و اسطورهای خود، تجسم خویشکاری آیینی و مینوی و تصویرگر باورهای دیرین ایرانی است. سیاوش، از سویی به عنوان جلوهای از « پری »، تجسّم ایزدینهی یکی از خویشکاریهای « مام-ایزد » بزرگ باروری محسوب میشود و از دیگرسو، شخصیت او منطبق بر الگوی « نخستین انسان » است. اسطورهی سیاوش با چنین بنمایهای، تأثیر خود را در زمینههای گوناگون اساطیری، حماسی،
ادامه مطلب ...سرویس اندیشه جوان ایرانی؛ بخش شعر و ادبیات:. شاعر: غلامرضا سازگار. هلال خون، مه خون، ماه اشک، ماه عزاست. عزای کیست؟ گمانم عزای خون خداست. خمیده قامت گردون، شکسته پشت فلک. روانه خون دل از چشم آدم و حوّاست. پریده رنگ ز رخسار احمد و حیدر. شراره ی دل زهرا، صدای وا ولداست. سرشک دیده ی زهرا، روان زقلب افق. قدخمیده ی زینب، هلال ماه عزاست. قسم به جان حسین ای هلال خون برگرَد. که در تو زخم علمدار کربلا پیداست. بگو فرات نجوشد که آب تشنه لبان. در این طلیعه ی خون اشک دیده ی سقاست. بگو به لاله نروید که چند روز دگر. ورق ورق به روی خاک، لاله ی لیلاست. بگو به م
ادامه مطلب ...سرویس اندیشه جوان ایرانی؛ بخش شعر و ادبیات:. نویسنده: علیرضا براتی (1). چکیده. در این سالها مسأله منابع شاهنامه توجه بسیاری از محققین داخلی و خارجی را به خود جلب کرده است و عدهای از آنها بر این باورند که فردوسی شاهنامه را از روی روایتهای شفاهی سروده و به هیچ منبع نوشتاری دسترسی نداشته است. از طرف دیگر پژوهشگرانی نیز در ردّ این نظریه مقالاتی چند نوشتهاند. نویسنده با توجه به دغدغه موجود در مورد مسأله منابع فردوسی، بر خود لازم دیده است از منظری دیگر این مسأله را مورد بررسی قرار دهد. در این راستا نویسنده برای اثبات نوشتاری بودن مأخذ یا مآخذ
ادامه مطلب ...سرویس اندیشه جوان ایرانی؛ بخش شعر و ادبیات:. نویسنده: متانت سعادتمند (1). چکیده:. آیین نخلبندی یا نخلگردانی، که جزئی از اسطوره سیاوش و آیین سیاوشان است، در اصل متعلق به مردمان کشاورز ساکن بینالنهرین بوده است. آریاییهای چوپان پس از ورود به این سرزمینها، این آیین را از ساکنان این نواحی که فرهنگ آنها مبتنی بر تمدن سومر بود، فراگرفتند. این تمدن بر پایه کشاورزی استوار بود و در آن گیاهان و درختان از قداست برخوردار بودند. نخل، نماد ایزد شهیدشوندهای بود که ساکنان کشاورز این نواحی هر سال به شکل نمادین تابوت ایزد خود را به شمایل آن میساختند تا
ادامه مطلب ...